اپلیکیشن زینگ | باربری آنلاین
زینگ - سامانه جامع حمل و نقل

تماس تلفنی

دانلود زینگ
خانه اپلیکیشن زینگ سامانه صادرات و واردات فروشگاه خدمات اطلاعاتی
خدمات جانبی
تماس با ما
زینگ - سامانه جامع حمل و نقل کشوری

تماس تلفنی

دانلود زینگ

جستجو
عضویت در سامانه صادرات، واردات، تجارت
گروه بازرگانی هومان پویان

نگرانی‌ها از تأثیر شیوع کرونا بر بازار انرژی:
در توافق تجاری آمریکا وچین، واردات انرژی (نفت، گاز و زغال سنگ) چین از آمریکا به ارزش 50 میلیارد دلار هدف گذاری شده است. با توجه به شرایط فعلی، این رقم دور از دسترس است. حتی قبل از شیوع ویروس کرونا، سقوط جهانی قیمت گاز طبیعی مایع موجب شد تا شرکت چینی سینوپک امضای قرارداد چندساله 16 میلیارد دلاری با شرکت آمریکایی (Cheniere) برای خرید گاز طبیعی مایع را به تأخیر بیندازد.

به گزارش وب سایت شورای راهبردی روابط خارجی، اَمی ام. جیف در مطلبی که شورای روابط خارجی آمریکا آن را منتشر ساخت، نوشت: اولویت اول در رسیدگی به ویروس کرونا، حفظ سلامت جهانی است. تجارب گذشته نشان می دهد که پیشبرد وظیفه خطیر و دشوار مقابله با ویروس کرونا مستلزم اقدام به موقع و مؤثر دولت ها، هماهنگی توسط سازمان جهانی بهداشت و همکاری سازنده و سودمند میان کشورها است.

اما همان طوری که مهار بیماری تنفسی همچنان نامعلوم است، نتایج بد ویروس کرونا فراتر از مرزهای کشورها و نظام بهداشت و سلامت جهانی، به حوزه اقتصادی سرایت کرده است. ویروس کرونا همچنین به عنوان قوی سیاه در بازارهای نفت و گاز در کانون توجه بوده است و اولین نشانه ها این است که تأثیر ویروس یادشده می تواند قابل توجه باشد.

بسته به اینکه بحران بهداشت چقدر ادامه خواهد داشت، توجه به این موضوع ضروری است که آیا پیامدهای ویروس کرونا می تواند بیشتر از نوسانات بازار در چند هفته گذشته باشد.بسیاری از تحلیلگران به همه گیری سارس در سال 2003 اشاره دارند و در اندیشه مدت زمان و گستردگی شیوع ویروس کرونا بر مسافرت بین‌المللی هستند. مطالعه رویدادهای مشابه گذشته می تواند روندهای موجود را سرعت ببخشد یا کُند سازد.

یک پیامد غیرقابل پیش بینی همه گیری سارس این بود که این ویروس هجوم برای خرید خودروی شخصی در چین در سال 2003 را سرعت بخشید، چراکه جمعیت شهری مایل به استفاده از حمل ونقل عمومی نبودند.

در زمان همه گیری سارس، فرهنگ استفاده از خودروی شخصی در چین روبه افزایش بود و فروش خودرو در سال 2003 در چین 30 درصد در مقایسه با سال قبل از آن افزایش داشت، چراکه نگرانی نسبت به حضور در اماکن پرازدحام افزایش یافته بود.در حال حاضر 46 میلیون نفر در چین به واسطه ویروس کرونا تحت نظارت و قرنطینه موقت قرار دارند و لازم است بررسی شود که این بار چه عواقب و پیامدهای غیرقابل انتظار به وجود خواهد آمد.

به عنوان مثال در دوره پساویروس کرونا ارتباط از طریق تلفن، فضای مجازی و از راه دور می تواند بیشتر مورد استفاده قرار گیرد و مورد قبول مردم باشد، نه به این دلیل که مردم برای رفتن به سر کار ترس و هراس دارند، بلکه به این دلیل که کار کردن و تشکیل جلسات از راه دوره می تواند برای کسب وکار مفید و سازنده باشد، به ویژه کارکنانی که در مناطق مختلف یا با افق زمانی متفاوت فعالیت دارند.

به واسطه ویروس کرونا، تعدادی از بانک های وال استریت گمانه زنی های مربوط به قیمت نفت را برای نیمه اول سال 2020 کاهش داده اند. بانک بارکلیز گفته است که تأثیرات ویروس کرونا گذرا خواهد بود و با کاهش تقاضا در بازار نفت از سوی چین بین 600 تا 800 هزار بشکه در روز در سه ماهه اول سال 2020 مواجه خواهیم شد که این امر منجر به کاهش 2 دلاری قیمت در هر بشکه نفت در سال جاری خواهد شد.

پیش بینی های سیتی بانک قابل توجه تر است و نشان می دهد که جابه جایی و حمل ونقل فعلی بار و مسافر می تواند برای چندین هفته کاهش چشمگیری داشته باشد و این امر منجر به کاهش 1 میلیون بشکه نفت در روز از مجموع تقاضای چین (1ر13 میلیون بشکه نفت در روز) خواهد شد. سیتی بانک برآورد می کند که حمل ونقل بار 40 درصد کاهش خواهد داشت و حتی میزان مصرف به طور اساسی بیشتر متأثر خواهد شد.

درنتیجه سیتی بانک پیش بینی خود را برای قیمت نفت در سه ماه اول سال 2020 را از 69 دلار در هر بشکه به 54 دلار کاهش داده و هشدار داده است که قیمت نفت حتی ممکن است 40 دلار را تجربه کند.

کاهش گردشگری جهانی همچنین تقاضا برای سوخت هواپیما را متأثر خواهد ساخت. توریست های چینی در سال 2018، بالغ بر 150 میلیون نفر بوده که این رقم با شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت.علاوه بر کاهش تقاضا برای نفت از سوی چین، در حال حاضر این کشور از گاز طبیعی مایع استفاده نمی کند.

خروج موقت چین از بازار گاز طبیعی مایع همراه با تولید جدید، تقاضای ضعیف در زمستان و عرضه بیش از تقاضا، این بازار را متأثر ساخته است. پیش بینی های فوق الذکر این سؤال را مطرح می کند که ضعف در واردات انرژی از سوی چین در هفته های پیش رو چقدر گذرا خواهد بود و اینکه آیا پیامدهای بلندمدت برای استفاده از انرژی که هنوز پیش بینی و برآورد نشده به همراه خواهد داشت.

به طورکلی، حجم تجارت کالاهای جهانی در سال 2019، به واسطه برنامه ریزی شرکت ها برای سازمان دهی مجدد زنجیره های عرضه جهت کاهش خطرهای ژئوپلیتیکی متأثر شده است. این روند بعید است در سال جاری برعکس شود.

در حال حاضر، وقفه و اختلال در عرضه نفت لیبی و دور جدید کاهش احتمالی مقدار نفت کشورهای اوپک می تواند تولیدکنندگان و شرکت های آمریکایی فعال در تولید نفت را تا حدودی نجات دهد. ناگفته نماند نرخ تولید نفت به شدت نسبت به روندهای قیمت این کالای جهانی حساس است.

ویروس کرونا؛ آزمون همکاری نفتی مسکو و ریاض:
شیوع ویروس کرونا شرایط خاصی را در بازار انرژی رقم زده و صادرکنندگان عمده نفت را با انتخاب های تازه مواجه کرده است.به گزارش ایرنا، ولیعهد عربستان تلاش های بسیاری را جهت قانع کردن (ولادیمیر پوتین) رئیس جمهوری روسیه برای رهبری تولیدکنندگان غیراوپک به سمت وضعیت مطلوب ریاض به کاربست ولی به نظر می رسد پادشاهی سعودی نتوانسته روسیه را با خود همراه سازد.

با کاهش تقاضای نفت به خاطر شیوع ویروس کرونا، عربستان سعودی بزرگ ترین صادرکننده عضو اوپک خواستار اجلاسی اضطراری بین اعضای این سازمان و شرکای بین المللی آن با موضوع ادامه کاهش تولید شد، اما روسیه موافقت نکرد و نشست اضطراری ائتلاف که از 23کشور تشکیل شده، برگزار نمی شود.چرا عربستان همچنان این شرایط نامساعد را ادامه می دهد؟

از دید برخی کارشناسان اکنون اوپک متوجه شده روسیه آن معجزه ای نبوده که تصور می کرد، ولی هنوز هم نمی خواهد قبول کند که کاهش تولید آن ها ظاهری بوده است. شاید روسیه و متحدان غیراوپکی پس از اجلاس بعدی در ماه مارس به قرارداد کاهش تولید پایبند بمانند، ولی عدم تمایل روسیه برای کاهش بیشتر تولید باعث درگیری بن سلمان با متحدان نزدیکش می شود. این احتمال وجود دارد که ارتباط بین اوپک و متحدانش رو به پایان باشد.

 کرمی در مورد روابط روسیه با کشورهای منطقه اظهار داشت:
در سال های اخیر شاهد افزایش نقش روسیه در خاورمیانه هستیم. برای اولین بار روسیه در سند استراتژیک امنیت ملی خود، اهمیت خاورمیانه را ارتقا داده است. بنابراین روس ها بیشتر به دنبال این هستند که از ظرفیت ایران و عربستان در خاورمیانه استفاده کنند.

بعد از قطعنامه 2231شورای امنیت در رفع تحریم های ایران، روس ها بر این باور بودند که ایران می تواند تسلیحات پیشرفته نظامی را از این کشور خریداری کند. عربستان هم پیشنهاد خرید اس 400 از روس ها مطرح کرده است و مذاکرات پیشرفته ای را آغاز کردند که در خریداری سامانه موشکی اس 400 به توافقاتی دست پیدا کنند.

همکاری و نقشی که دو بازیگر قدرتمند ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه دارند برای روس ها مهم است که در شرایط به هم خوردن موازنه تهدید بتوانند بالانس قدرت در این منطقه را حفظ کنند. فروش تسلیحات نظامی به این دو کشور و همکاری با اوپک پلاس برای تنظیم قیمت نفت و جلوگیری از سقوط قیمت نفت انجام شده است.

اگرچه مدیریت رفتار سیاسی روسیه در قبال ایران و عربستان متناقض به نظر می رسد، اما روس ها در دو سه سال اخیر نشان دادند که می توانند از ظرفیت هر دو بازیگر به خوبی استفاده کنند.

کرمی در مورد کاهش تقاضای نفت در روزهای اخیر اظهار داشت: یکی از دلایلی که ما شاهد همکاری روس‌ها و سعودی ها هستیم فروش نفت در بازارهای متفاوت دو کشور است. خریداران نفتی روسیه، کشورهای اروپایی هستند و خریدار نفت عربستان کشورهای آسیایی.

این موضوع باعث همکاری نفتی عربستان و روسیه با کشورهای عضو ائتلاف تحت عنوان اوپک پلاس است. کاهش تولید و توافقاتی بین دو کشور صورت گرفته تا قیمت نفت را متعادل نگه دارد، اما متغییرهایی همانند شیوع ویروس کرونا این همکاری را تهدید می کند.

سرمایه گذاری های مشترکی که دو کشور روسیه و عربستان در پالایشگاه های هند انجام دادند تا حدی نشان می دهد که بازار نفت انتظار این ریسک را دارد که عربستان و روسیه را بعد از چند سال همکاری به سمت روابط گذشته برگرداند.

کاهش مصرف نفت در سراسر جهان باعث می شود دو کشور از هر فرصتی برای فروش نفت استفاده کنند و به نظر می رسد که این موضوع می تواند همکاری مسکو و ریاض را تحت الشعاع قرار دهد. شیوع بیماری کرونا تا حد زیادی همکاری دو طرف را تحت تأثیر قرار داده و عربستانی ها به شدت می کوشند که با همکاری امارات و کویت و بدون هماهنگی با کشورهای غیر اوپک کاهش 400هزار بشکه ای را عملی کنند.

روس ها اعلام کردند که در بخش کاهش تولید نفت با عربستان همراهی نمی کنند. به نظر می رسد موضوع کرونا آزمونی برای همکاری نفتی عربستان و روسیه است و در بحث هند هم این سیگنال بروز کرده که تا حد زیادی ارتباط دو کشور روسیه و عربستان می تواند در نوسان قرار گیرد.عربستان به دنبال این بود که قیمت نفت سقوط نکند و این کشور بتواند از طریق ادامه وضعیت کنونی صادرات نفت که بخشی عمده ای از بودجه این کشور را تامین می کند با مشکل روبه رو نشود.

در چند سال اخیر این کشور با کسری شدید بودجه مواجه شده است و می خواهد از طریق متعادل نگه داشتن قیمت نفت، هم بازارهای نفتی خود را حفظ کند و هم اوضاع اقتصادی خود را رونق بخشد. خود سعودی ها تا حد زیادی به این نتیجه رسیدند که بخشی از همکاری که از قبل به آن خوش بین بودند تحت الشعاع تحولات اخیر قرارگرفته و تا حد زیادی خروجی این تغییر و تحولات نشان داده که عربستان آسیب پذیری خیلی زیادتری به نسبت روسیه در بحث همکاری با اوپک پلاس دارد و از این زاویه می توان گفت که عربستان متضرر اصلی این معامله در شرایط کنونی است.

موازنه سعودی میان مسکو و واشنگتن:
این کارشناس مسائل منطقه بیان داشت: بیشتر نگاه عربستان به روسیه نگاهی است که اگر روابطشان با آمریکا در یک حدی از نوسان قرار گیرد و آمریکا بخواهد با باز کردن برخی از پرونده ها از جمله قربانیان 11سپتامبر بر ریاض فشار آورد، عربستان از ظرفیت بازیگران بین المللی از جمله روسیه، فرانسه و چین استفاده کند تا بتواند موازنه را در رابطه با آمریکا حفظ کند.

در واقع نگاه عربستان نگاهی است که اگر روابط با آمریکایی ها به حدی رسید که همکاری استراتژیک بین دو کشور را تحت الشعاع قرار گرفت سعودی ها بتوانند با متنوع سازی شرکای بین المللی ضررهای احتمالی خود را جبران کنند و گرنه بخشی از همکاری بین عربستان و آمریکا شبکه ای درهم تنیده است و سمت و سوی آن هم مشخص است.

همکاری عربستان و روسیه به چند سال اخیر معطوف می شود. عربستان خواهان دریافت سامانه دفاع موشکی تاد بوده در مقابل سامانه موشکی پاتریوت که ضعف خود را در یمن نشان داده دریافت کرده است.

این موارد باعث شده که عربستان بخواهد با نزدیکی به روسیه و اقداماتی نظیر خرید سامانه موشکی اس 400تلنگری را به آمریکایی ها بزند و بیشتر از این به نظر نمی رسد که عربستانی ها به دنبال این باشند که روسیه، چین و یا فرانسه را جایگزین آمریکا کنند.

نگاه عربستان به قدرت های دیگر فارغ از آمریکا یک نگاه موازنه جویانه و یک نگاه تاکتیکی است و نه همکاری‌های استراتژیک که بتواند جای همکاری با آمریکا را بگیرد.

منافع آمریکا در رقابت پایدار و مدیریت شده با پکن:
رقابت بین چین و آمریکا اجتناب ناپذیر است. فعالیت های تجاری چین میلیون ها شغل را از آمریکا گرفته و ظهور اقتصادی این کشور باعث اخلال در سیستم بین المللی یا همان محور اصلی امنیت و رفاه آمریکا شده است.

به گزارش وب سایت شورای راهبردی روابط خارجی، تارون چابارا و همکاران وی در یادداشتی که وب سایت نشریه فارن افرز آن را منتشر کرد، نوشتند: اکنون پکن به عنوان یک قدرت برتر فن آوری در جهان، آشکارا به دنبال پیشی گرفتن از آمریکاست و بودجه دفاعی آن احتمالاً در دهه 2030 از بودجه دفاعی آمریکا بیشتر خواهد شد.

ظهور چین، رقابت شدید با آمریکا در همه ی امور، از تجارت و جاسوسی سایبری گرفته تا نفوذ در سازمان‌های بین المللی نظیر سازمان ملل را در پی داشته است. اگرچه مشکلات دموگرافیکی و زیست‌محیطی احتمالاً رشد اقتصادی چین را کند خواهد کرد، اما تهدید عظیم چین بر منافع آمریکا در دهه‌های آینده را از بین نخواهد برد.

دولت ترامپ، به رقابت با چین پرداخته و به جنگ تجاری علیه پکن مبادرت کرده و بودجه دفاعی را برای مقابله با این تهدید بزرگ در هندواقیانوسیه، افزایش داده است.

بااین حال، درحالی که جناح راست سیاسی در آمریکا به رقابت با چین متمایل شده است، جناح چپ همچنان با ایده رقابت ژئوپلیتیکی مخالف است. بسیاری از ترقی خواهان بیم آن دارند که زیاده روی در رقابت، بر چین هراسی، ملی گرایی افراطی و احتمالاً جنگ دامن خواهد زد.

سایر گروه های جناح چپ نیز نگران هستند که رقابت قدرت های بزرگ به تقویت تشکیلات صنعتی و نظامی منجر خواهد شد و قوه مجریه را به استفاده هرچه بیشتر از زور سوق خواهد داد.ترقی خواهان به درستی رویکرد ناسنجیده ترامپ در قبال چین را موردانتقاد قرار داده و آن را (رویارویی بدون رقابت پذیری) توصیف کرده اند که به کشاورزان و تولیدکنندگان آمریکا آسیب می زند.

بااین حال، تردید جناح چپ آمریکا درتهدید چین، راه را برای خطر تهاجم منطقه ای، دخالت دولتی در اقتصاد و رفتار سرکوبگرانه چین باز می گذارد. چشم پوشی از این واقعیت، باعث از دست رفتن فرصت خواهد شد.

جناح چپ باید در مخالفت سنتی خود با رقابت ژئوپلیتیکی، تجدیدنظر کرده و بداند که بسیاری از دستاوردهای داخلی حاصل پاسخ به تهدیدهای خارجی است.آمریکایی ها اغلب پیروزی های لیبرال مانند جنبش حقوق مدنی را امور داخلی می دانند؛ اما رقابت با رقبای خارجی در تبدیل امیدهای جناح چپ به اصلاحات ملموس نقش حیاتی داشته است.

نقش مارتین لوترکینگ در داستان ترقی خواهی غیرقابل انکار است اما نقش هیتلر و استالین هم قابل انکار نیست. هر جا آمریکایی ها با یک دشمن خارجی درگیر شدند، تمایل بیشتری به کنار گذاشتن اختلافات خود و فداکاری در راه هدف مشترک نشان دادند.همچنین، این فداکاری های مشترک در زمان جنگ و رقابت ژئوپلیتیکی موجب نیرومندی زنان و گروه های اقلیت شده است.

جنگ با امپراتوری آلمان در جنگ جهانی دوم عامل اصلی اعطای حق رأی به زنان بوده و جنگ سرد نیز فاکتور حیاتی پایان جداسازی و تبعیض (علیه سیاه پوستان) در مدارس دولتی بشمار می رود.برعکس، هنگامی که رقابت ژئوپلیتیکی کاهش یابد، ترقی خواهی در داخل(آمریکا) غالباً متوقف می شود.

پایان جنگ باید سود صلح به همراه داشته باشد و منابع را از برنامه های نظامی به برنامه های اجتماعی سوق دهد؛ اما بیشتر از این ها، سود صلح به ثروتمندان تعلق می گیرد. با کاهش تهدیدها، دولت ها مالیات ها و مقررات را کاهش می دهند و نابرابری ها افزایش می یابد.بااین حال، این سوابق بدین معنا نیست که جنگ با چین پاسخ مشکلات آمریکاست.

درگیری نظامی به یک فاجعه جهانی منجر خواهد شد و باید از چین هراسی و (دشمن تراشی) اجتناب شود؛ اما رقابت پایدار و مدیریت شده با پکن برای منافع ملی آمریکا ضروری بوده و برای ترقی خواهان نیز سودمند خواهد بود.

جناح چپ باید از فرصت ناشی از رقابت خارجی برای پیشبرد برنامه های ترقی خواهانه داخلی (استقبال از یک طرح سرمایه گذاری بلندپروازانه، نوآوری، یکپارچگی اجتماعی و بازسازی ملی) استفاده کنند. در انجام این کار، ترقی خواهان باید از تهییج مردم پرهیز کرده و به آموزش آن ها بپردازند.

درهرحال، گزینه های دیگر بسیار بدترند. اگر ترقی خواهان بلندپروازی های پکن را نادیده بگیرند، احتمالاً سیاست در قبال چین به دست محافظه کاران خواهد افتاد که از چین هراسی و جنگ بیم چندانی ندارند.

رقابت با چین به واسطه سرمایه گذاری کلان دولتی موجب پیشبرد دستور کار ترقی خواهان می شود. تقریباً در همه دیگر حوزه های سیاسی، جمهوری خواهان از سرمایه گذاری های کلان فدرال جلوگیری کرده اند؛ اما طرح های مقابله با چین، فرصتی برای همکاری دوحزبی در اختیار گذاشته است.

تقویت سرمایه گذاری در تحقیقات و توسعه علمی، اولویت اول محسوب می شود. بیوتکنولوژی نیز حوزه دیگری است که در آن آمریکا فاقد راهبرد کافیست. رقابت با چین احتمالاً نیازمند اصلاحات در سیاست مهاجرتی آمریکا باشد. با توجه به جامعه باز، تنوع فرهنگی و سابقه مهاجرتی، آمریکا در جذب نخبگان جهان از دست بازتری برخوردار است.

باید با آگاهی تاریخی و احتیاط با کارت چین بازی کرد. حتی اگر واشنگتن در مسائلی نظیر تغییرات اقلیمی و پیشگیری از بیماری با پکن همکاری کند، رقابت شدید با چین اجتناب ناپذیر است.

این رقابت نیازمند احیای رهبری آمریکا در نهادهای چندجانبه است (که توسط ترامپ احیا شده است). همچنین، مقامات آمریکا باید خصومت با مردم چین را با رقابت با دولت این کشور از هم تمییز کنند. اگر ترقی خواهان ماهرانه با کارت چین بازی کنند، خواهند توانست از بومی گرایی، نظامی گری و بنیادگرایی بازاری جلوگیری کرده و دوره جدید سرمایه گذاری ملی، همبستگی و اصلاحات را نوید دهند.

کشتیرانی
حمل زمینی
وانت
حمل هوایی
مطالب مرتبط:
مخفی کردن >>