مدیریت سود در شرکت ها

بهتر است در ابتدا و برای درک بهتر رابطه تجدید ساختار های مالی و افزایش سود، با مفاهیمی مثل: استاندارد های حسابداری و مدیریت سود آشنا شوید.

تعریف استانداردهای حسابداری

از استاندارد به معنای مقیاس و نمونه و یا چیزی که اصل و مبنا قرار گرفته شده، برای مقایسه توسط جمع کثیری از مردم در فرهنگ لغت، نام برده شده است.در حسابداری می توان گفت استاندارد ها، قوانینی هستند که انجام امور را اداره کرده و تعیین کننده ی این هستند که گزارش مالی کدام اطلاعات را باید در بر بگیرند.

تعریف مدیریت سود

یکی از حیاتی ترین مسائل، مدیریت سود می باشد که در حسابداری توجه زیادی به آن می شود. قضاوت هایی که از طرف مدیران انجام می گیرد و اختیاراتی که مدیران در روند گزارشگری مالی دارند به مدیریت سود، معروف است. مدیریت سود مجموعه اقداماتی است که در راستای استاندارد های مورد قبول در علم حسابداری انجام می شود و هدف آن وصول به سودی است که مدنظر است.

نظر اسکیپر در مورد مدیریت سود: مدیریت سود، دخالت و مبادرت کلی و بزرگی در روند گزارشگری مالی جهت رسیدن به سطوح موردنظر از سود است. به این صورت، سود ممکن است با توجه با هدف های متفاوت مدیریتی، کاهش یا افزایش یابد.

در جایی دیگراین چنین تعریفی از مدیریت سود ارائه شده است:

مدیریت سود امری است که باعث می شود، گزارش سود بیشتر از این که عملکرد مالی یک شرکت را نشان دهد، بازتابی از خواسته ها و نیازهای مدیریت باشد. 

به طور معمول، مدیریت سود با دو روش زیرانجام می پذیرد

1. با روش حسابداری تعهدی، که این روش عبارت است ازمحاسبه عملکرد یک شرکت و آشنایی با پیشامد های اقتصادی و عدم توجه به زمانی که معامله انجام می گیرد، به صورتی نقدی.
2. به صورت تغییردادن و عوض کردن روش های حسابداری

چگونگی اثرگذاری استانداردهای حسابداری بر مدیریت سود

نتیجه تحقیقات حاکی از آن است که مدیران، اکثرا با تکیه بر تخمین ها و قضاوت های خود، نسبت به مدیریت سود اقدام می کنند. همچنین این تحقیقات در مورد روش های دیگر، نشان داده اند که مدیران زمانی که با سود و زیان مواجه می شوند، تلاش می کنند آن را به طبقاتی که کمترین دوام  را دارند ربط دهند.

در پایان برخی تحقیقات نشان می دهند، عاملی که سبب شده تا کیفیت سود کاهش یابد این است که، استاندارد هایی تصویب شدند که برای تسریع بخشیدن به ماجرای مالی به جای تمرکز روی اصل و محتوای معامله ها، قوانین آشکار و قطعی ارائه کرده اند.

مشکل اصلی این است که، مدیریت سود برخی مواقع ممکن است در صورت های مالی باعث سردرگمی شوند. گاهی اوقات حساب های مالی در محدوده چارچوب های استاندارد هستند و خطایی در کار نیست و به همین دلیل افراد مسئول در این باره نمی توانند از صورت های مالی اشکالی بگیرند.

تجدید ساختار های مالی و در پی آن تغییر در ساختارهای سازمانی

دوباره سازماندهی کردن ساختار های مالی و به پیروی از آن ساختار های سازمانی، باعث می شود بازار شرکت ارزش بیشتری داشته باشد و همچنین عملکرد آن بهبود یابد. اصطلاح تجدید ساختار، به معنای دوباره سازمان دادن به ساختار های عملیاتی و قانونی و دیگر ساختار های یک شرکت اطلاق می شود، می توان گفت هدف اصلی این کارافزایش سود می باشد.

شایان ذکر است که در گذشته، شرکت ها روی تغییرات کوچک و آهسته متمرکز بودند ولی اخیرا ثابت شده است که استفاده از این گونه تغییرات کافی نیست و لازم است جهت دوام و پایداری بیشتر شرکت، تغییرات بزرگ تر و اساسی تری در ساختار آن شرکت ایجاد گردد. ساختار های سازمانی انواعی دارند که این ساختار ها با توجه به عواملی نظیر: تعداد افراد مشغول به کار، میزان حجم تولیدات و تنوعی که دارند، مقدار سرمایه گذاری های صورت گرفته متفاوت اند.

یک شرکت به وسیله ی مشکلات و عوامل لاعلاج، ناچار به سمت تجدید و اصلاح ساختار های مالی و سازمانی هدایت می شود. یکی از جدید ترین دیدگاه ها برای هماهنگی با پویایی و حرکت محیط در حال رشد و توسعه، مهندسی مجدد با دیدگاهی کل نگر است که به تغییر در حوزه ی مدیریت می پردازد و با استفاده از جدید ترین تکنولوژی ها در روند سیستمی سازمان اثر می گذارد.